کد مطلب:95579 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

خطبه 082-خطبه غراء












[صفحه 157]

ستایش خدا حمد و ستایش و سپاس خدایی را سزاست كه بالاتر و والاتر از هر چیز است. خدایی كه به قدرتش در آفرینش موجودات به این والایی رسیده است و با فضل و بزرگواریش بر هر ذره بی مقدار نزدیك است و با رحمتش هر بلای بزرگ و هر رنج و ملالی را دور و دفع می كند. چنین خدایی را سپاس می گذارم و بر مهربانیها و بخششهای بی انتهای او ایمان دارم و از او كه به من نزدیك و راهنمای من است هدایت و یاری می طلبم و بر او كه یاری دهنده هر جوینده و خواهنده ایست توكل دارم. شهادت می دهم كه محمد بن عبدالله فرستاده او برای اجرای احكام شریع است و در قرآن نیز حجت خود را اسلام فرموده و مردم را از عقوبت آخرت بیم داده است.

[صفحه 157]

اكنون شما را به تقوی و پرهیزكاری وصیت می كنم و آگاهی می دهم كه از عذاب خدا، خدایی كه شما را نیك و بد آشنایی داده است بترسید. خدایی كه لباس فاخر كرامت بر شما پوشانیده و نعمتهای بسیار بخشیده بر شما و اعمال شما تسلط كامل كامل دارد. نیكی از چشم خویش دور نمی دارد و بدی را با خشم پاسخ نمی گوید و بی منت، خوان گسترده ای را بر شما مقدر گردانیده بی آنكه كوچكترین منتی داشته باشد. خداوند با دلایل روشن شما را از اعمال زشت و ناپسند برحذر داشته و راه راست را نیز نشان داده و برای هر كدام عمری معین مقرر داشته است تا در این مهلت از امتحان خود سرفراز بیرون آئید دنیای شما بوته آزمایش شماست و نعمتهای دنیا ابزار آزمایش... دنیا سرابی است تیره و تار با آبی، پر از گل و لای كه در عین حال منظره ای شگفت آور و خیال انگیز دارد، اما در پس چهره زیبا و شوق آمیز آن باطنی زشت نهفته است كه ثمره اش جز غم و ملال نیست... تصویر فریبنده ای است كه محو خواهد شد. مهتاب روشنی است كه پنهان خواهد شد. تكیه گاهی است كه فروخواهد ریخت و سایه ایست كه از تو خواهد گریخت و خوب كه دقت كنی توسنی وحشی می بینی كه اگر هوشیار نباشی گام بر سینه ات خواهد نها

د. دنیا خود صید خود را بكام می گیرد و تیر مرگ آورش را نثار نیازمندان و مشتاقان خواهد نمود. و سرانجام مرگ كمند به گردن دنیاطلبان خواهد افكند و ایشان را به تنگنای تاریك و هول انگیز خواهد برد تا به نتیجه اعمال نیك یا بدش واقف گردد. این سرنوشت شگفت انگیز گذشتگان و فرجام آیندگان است با این همه بازماندگان و آیندگان اندرز و نصیحت نمی پذیرند و دست از گناه نمی شویند رفتگان می روند و آیندگان می آیند و به تقلید بر هم اقتداء می كنند تا سرانجام رسته ها از هم گسسته گردد و هنگامه محشر فرا رسد.

[صفحه 158]

در محشر آنان از سینه دخمه ها و گورها و آشیانه های تاریك بیرون كشیده می شوند و بسوی میعادگاه ازلی راه می پیمایند در حالی كه خداوند آنان را نظاره می كند و بر اعمالشان آگاه است منادی ندایش را به گوش همگان می خواند. در این حال، صداها با فروتنی آمیخته و دلها از هوی افتاده و غم آلوده اند. بیم از حساب، در این لحظه های حساس، زمان را طاقت فرسا می كند ندای منادی دلها را می لرزاند و جانها را مضطرب می كند و نگرانی در چشمها می نشیند... عابد به پاداش خویش دست می یابد و كافر، كیفر اعمال خویش می بیند كه او چنین مقدر كرده است. و ما با او و از او هستی گرفته ایم و به قدرت او از خواب مرگ سر برمی داریم... در محشر تمام كسانی كه در خاك خفته اند و استخوانشان پوسیده است برمی خیزند و بپاداش گفتار و كردار خویش می رسند. مهلتی كه به مخلوقات عالم داده شده برای نیكوكاری و پرهیز از نافرمانی است و اینكه راه رستگاری بپیمایند و در فراگیری علم و دانش از یكدیگر پیشی گیرند و با صبر و شكیبایی بسوی آفریدگارشان گام بردارند... شما ای بندگان خدا، پند گیرید و از خطا بپرهیزید، و به تحصیل معرفت و به عبادت با خلوص همت گمارید تا استحقاق پیدا ك

نید. از عقوبت بترسید و به كار نیك بپردازید، بذر مهر بكارید، طاعت و بندگی كنید و راه گناه نروید و مرگ را به جان پذیرا باشید و این چنین به دعوت خدا پاسخ گوئید و به سرشت پاك خویش بازگردید... برای روز قیامت روز رستاخیز توشه برگیرید دلهای خود را به نور ایمان منور سازید و كاخ معاد را بنای پرهیز آباد گردانید و با توشه های بسیار برای روز محشر تنگنای قبر را فراخ گردانید. ای بندگان خدا بخاطر آفریدگاری كه شما را آفریده است از زشتیها اجتناب كنید بهشت او را با شایستگی پذیرا باشید، بهشت پاداش كسانی است كه پیمان زندگی را به جان خریده اید.

[صفحه 158]

كسانی كه وعده خدا را باور داشته اند و از دوزخ در هراسند خدای شما، معبود حقیقی شماست و هم اوست كه بركت بینایی و نعمت شنوایی به شما بخشید. تا ندای خدای خود را بشنوید و پا از جهل و تاریك بیرون نهید. خدای شما، شما را به اعضای مختلفی آراسته ساخت چنانكه هر عضو بكار می آید و هر حركت سودی عاید گرداند و بهره ببخشاید.. پس بندگان خدا باید بهره مندی از نعمتهای خداداد به راه راستی بپیمایند و در حالی كه از خوان گسترده نعمتش بهره می جویند و از دریای ژرف رحمتش سیرآب می گردند درهای رحمت خداوندی را به روی خوش بازنگهدارند و با امكاناتی كه در اختیارشان گذاره شده است. آفتها را از خویش برانند. از نعمت عافیت برخوردار شوند با این همه خداوند، بر درازای عمر مخلوق خویش معیاری معین نكرده است و یا بر كسی آشكار نساخته است تا براز طول عمر خویش آگاه شوند... بلكه نشانه های عبرت و پندآموزی از گذشته ها را بر جای نهاده و این مجال را بخشیده است كه انسانها خود حقیقت را دریابند... پس آنكه در جوانی است بایستی اندیشه پیری كند... و در یاد داشته باشد كه گردش ایام به هیچكس ارزش و اعتباری نبخشیده است. راستی، جوانان نیرومند، پیر و ناتوانی ر

ا در پیش رو ندارند و اهل سلامت از دوران نقاهت غافلند؟ چه بسیار از آنان كه سالیان سال، در عرصه گیتی زندگی داشته اند، هنوز از روی جهل و نادانی كمتر به فنا و نیستی می اندیشند اما دلهای آگاه از بیم سرانجام و پریشانی فرجام بر خود می لرزند و جانشان در سختی و مرارت می گدازد. و راه گلویشان خسته و گرفته است. آیا این عزیزان یاری تحمل رنجها و مصائب را دارند و: آیا فریادشان را فریادرسی است؟ آیا ظواهر دنیوی، مقام و منصب و مال و مكنت و خویشان و بستگان می توانند ناجی انسان از مرگ باشند. می توانند مرگ را از انسان دور گردانند. وقتی كه مارها و مورها تن آدمی را به دندان می گزند و تن هایشان با همه زیبایی پوسیده می گردد و جانها به فرسودگی می نشیند كسی را یارای یاری هست؟ ای مردم، ای بندگان خدا آیا شما فرزند این پدران و برادران و خویشان خود نیستید شما كه بر مكب آنان سوار نشده و راهی راهشان هستید، آگاه باشید كه باید از پل لرزنده سوار بر دوزخ بگذرید و بر آن بیم سقوط شماست.

[صفحه 159]

بترسید و بیاندیشید همچون خردمندی كه فكر و اندیشه قلب و روح او را مشغول داشته و عبادت و بندگی و خواب اندك شب به رنجوریش كشانده است و ترس از خدا را درمان دردمندیش می داند. شما نیز ترس از خدا را چاره گناهان خویش بدانید و پرهیز را به هر چیز مقدم بدارید و تردید را از دل و دیده خویش برانید و بر كوتاهتری را كه راه رستگاری است گام بگذارید. كه هر كس فریب و فتنه دنیا از كردار پسندیده بازش ندارد، فرخنده است زیرا كه در بهشت خدا خانه دارد و خیالش از اندیشه رستاخیر آسوده است. مسلمانان با ایمان از فراز پل لغزنده آسان می گذرد و از سر اخلاص از نیكیها توشه برای آخرت خود می چیند و در دو روز مهلت دنیا عاشقانه به معبود خویش عشق می ورزد و او را خالصانه پرستش می كند. پس حق است كه بهشت پاداش نیكوكاران و دوزخ سزای عمل بدكاران باشد. كه خدا یگانه داور دادگستر عالم است.

[صفحه 160]

ای مردم من شما را به نیكوكاری وصیت می كنم و می خواهم از هر چه خدا برحذر داشته پرهیز داشته باشید كه جای هیچ عذری نمانده است. خدای شما، شما را با نشانه های روشن بر همه چیز آگاه كرده و حجت را بر شما تمام گردانیده و از وسوسه های افسونگرانه ابلیس كه نغمه های فریبنده سر می دهد و پیروان خود را به هلاكت و فلاكت می افكند بیم داده است. شما اهریمن بدسرشت را كه بر پیكر زشتیها لباس فریب پوشانیده و گناهان بزرگ را نافرمانیهای كوچك جلوه می دهد. از خود برانید كه شما را افسون خویش می سازد و در بند خود به اسارت می گیرد و به اطاعت از خویش می خواند و در قامت ایمانتان لباس ترس و مرگ را می پوشاند...

[صفحه 160]

ای بندگان خدا، شما را به كدامین راز خلقت انسان یادآوری كنم... انسانی كه خدای بزرگ او را در تاریكی رحمها به صورت نطفه ای بیافرید و شكل نوزاد بر او داد و نوزاد طفلی شد و طفل كودكی و نوجوانی و جوانی برومند گردید. خداوند، به انسان دلی آگاه، زبانی گویا و چشمانی بینا بخشید تا رازها رمزها را از هم بازشناسد و عبرتها بیاموزد و گناهان را از خود براند، هر چند كه این نطفه، وقتی كمال یافت سرشار از غرور و نخوت شد و برای رسیدن به آرزوهای خویش كوشش نمود تا دل به خواهشها سپرد و از هیچ گناهی بیم نكرد و نهراسید اما وقتی خویش را اسیر چنگال مرگ یافت به خویش آمد و برای نجات خود كوشید اما زمان گذشته بود و بازگشت ممكن نبود. در حالی كه در حیات خویش چه بسیار از نعمتهای الهی را دریافته بود و چه توشه ها كه می توانست از این نعمتها برگیر و نگرفته بود. چنین انسانی نه بر اعمال مذهبی خویش اعتنایی داشت و نه در محراب ثواب گامی گذاشت فقط زمانی به خود آمد كه فرشته مرگ او را به خود می خواند در این حال دیگر پریشانی و اندوه مادر و فغانهای پدر مهربان و برادر جوانش كوچكترین تاثیر بر حال او نداشت چرا كه خواب مرگ او را به خود گرفتار كرده ب

ود.. و وقتی كه سرانجام در میان غمها و رنجها جان به جان آفرین تسلیم كرد او را در جامه ای می پوشانند و به خانه تنهایی و ظلمت و تاریك گور می سپارند خانه ای كه هرگز میهمان ندارد و جز سیاهی و وحشت تیرگی مرگ بر آن صحنه نخواهد داشت. در این حال آبی جوشان و آتشی سوزان بر او چیره می گردد و شكنجه و درد تمامی پیكر مرده اش را در خود می گیرد و آن شكنجه و درد را پایانی نیست. برای رهایی از این همه درد و اندوه به خدای بزرگ و یگانه پناه می برد.

[صفحه 161]

ای بندگان خدا، كجا رفتند آنهایی كه عمر طولانی خود را در ناز و نعمت بسر آوردند و از در و دیوار عالم، علم و تجربه آموختند و به نیكی دریافتند و هر بار مهلت گرفتند و باز دست از عبادت كشیدند و فراموشی گزیدند. پس وای بر بی خبران... ای مردم از گناهانی كه شما را به هلاكت و نابودی می كشاند، پرهیز كنید و چشم از ظواهر فریب برگیرید و رفتاری را كه موجب خشم خداوند خواهد بود ترك نمائید. ای كسانی كه حكمت خداوندی را به چشم می بینید و دعوت الهی را به گوش جان می شنوید. ای مردمی كه نعمت سلامتی ارزانی شماست آیا هیچ گریزی و پناهی از عذاب وجدان سراغ دارید و آیا می توانید از عواقب كار خویش خلاصی یابید؟ راستی از خشم خداوند چگونه می گریزید و به كدامین سو پناه می برید؟ پس چگونه از فرمان خدا روی برمی تابید، در حالی كه جز اندكی زمین برای خفتن و مردن نصیب شما نیست. به چه چیز مغررو گشته اید. شما در خاك خواهد خفت آن هم با چهره ای خاك آلود و غرق در افسردگی و رنج... آنچه پیش از هر چیز گریبان شما را می گیرد مرگ است كه بی مهابا و بی خبر می آید... و روح از تنتان بدر می برد... ای بندگان خدا، تا مرگ در راه است، این فرصت را غنیمت شمرید

و علم و عبدت ابزار رستگاری و پیروزی شماست پیش از آنكه در خانه ظلمانی گور قرار گیرید از آنچه كرده اید توبه كنید و خود را مهیای سفر بی خطر سازید. كار نیك كنید و توشه نیك بردارید. ای مومنین، راه شما لغزنده است و رو به سوی هول و هراس و اندیشه و ترس دارد در دل بیاندیشید كه از این پر مخاطره چگونه بگذرید. در معارف و اصول الهی تفكر و تفحص كنید. شب زنده دار باشد و به ذكر خدا بنشینید از شهوات بپرهیزید و از خشم خدا بهراسید. از زیانهای كه بر سر راه شماست حذر كنید، راه مستقیم و معتدل را بپیمائید راهی كه قرآن به شما آموخته است. ای مومنین، تردید نكنید. رحمت حق شرایط خوب و ایمن و آسایش نصیب شما گردانیده است، نخوت و غرور به خود راه ندهید... از جهان هستی شاد بگذرید و توشه آخرت فراهم آورید. در كار خیر سبقت بگیرید. در طلب حق و رضای خدا از باطل روی بگردانید. بنگرید كه چگونه و كجا خواهید رفت. راه خود را بشناسید.. و بدانید كه بهشت ثواب نیكوكاران و جهنم عذاب بدكاران است... و خداست كه مقسم حقیقی است و كتاب خدا حاكم بر خلق... ای مومنین من شما را به پرهیزگاری دعوت می كنم و بسوی خدا می خوانم. خدای كه راه را بر شما روشن نمود، شما را از

پیروی نفس و آرزوهای بی اساس برحذر داشت. دنیا، به وعده های دروغ، دوستداران خود را می فریبد و به راه هلاكت می برد. به آرزوها زینت می دهد، جرم و گناه را آسان می سازد و زمانی كه دلها مضطرب شد همه چیز را منكر می گردد.. پس بر شماست كه پرهیز كنید و از مكر دنیا برحذر باشید. ای مومنین، من به شما هیدار می دهم كه خوب و بد و خیر و شر در دیوان محاسبات الهی از یكدیگر جدا می گردند پس به مخلوقات مهلت داده شده است تا از جهالت خود را وارهانند و براه راست واندیشه سالم راه یابند. به ایشان عمر طولانی و فرصت بسیار داده شده است تا مجال توبه داشته باشند و ظلمت تردید و گمال جهل را از خود دور سازند كه بندگان خدا باید در دنیا به اسباب تقوی و پرهیزكاری و عبادت، برای راه یابی به بهشت خدا متوسل گردند، از این رو باید در فرصتی كه بدیشان داده شده درباره حقانیت حق تفكر واندیشه كنند و در راه دستیابی به حقیقت دقت و كوشش بسیار داشته باشند و كمالات معنوی كسب نمایند. ای بندگان خدا، اگر این پندها و اندرزها را بر گوش جان نشانید دردهای حاصل از جهالت و گمراهی درمان می پذیرد و عقل و اندیشه شما به مراتب بالا راه می برد.. پس امر خدا را به گوش هوش گیرید و

فروتنی نمائید و هر بار گناهی از شما سر زد به تقصیر خود اعتراف و توبه نمائید و با اعمال نیك، زشتیها را جبران نمائید. و یقین داشته باشید از این طریق به خدا كه معبود حقیقی است بازگشت خواهد نمود. بدانید كه دنیا آدمیان را به رنج و مشقت گرفتار می سازد و با كمند انتقام و با تیر مرگ به هلاكت می رساند. این حال در اخلاف و اسلاف می ماند، آیندگان و گذشتگان از پی هم گام در جای گام یكدیگر می گذارند و به مرگ موعود می رسند. وقتی كار به پایان آمد و روزگار به آخر رسید، مرده زنده می شود و مردگان همه سر برمی دارند و در آستان درگاه خداوند سر اطاعت فرود می آورند.. و بعد همه به صف ایستاده و به حال پشیمانی انفعال و شرمندگی منتظر فرمان حق می مانند با امید آنكه منادی حق را از باطل جدا نماید. در آن روزها همه از بیم و نگرانی و اضطراب سرشارند و از شادی تهی و ترس بر همه مستولی است. خداوند بندگان را آفرینده است و بندگان خدا به قدرت پروردگار خویش در دنیا بر اعمال خود مختارند، در حالی كه راهی سفر آخرت هستند و اینك كه جسمشان در خاك خفته و اجزاء بدنشان از هم پراكنده و پاشیده شده است بر حسب اعمال و رفتارشان پاداش و جزا می بینند.


صفحه 157، 157، 158، 158، 159، 160، 160، 161.